نویسنده: محمدهادی معرفت




 

آیا قرائات سبع دارای حجیّت و ارزش اعتباری هستند؟ آیا نمازگزار می‌تواند یكی از این قرائت‌ها (در محدوده‌ی قرائات سبع) را انتخاب كند؟
بیشتر فقها قایل به جواز می‌باشند. مرحوم سیدمحمد كاظم یزدی در العروة الوثقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در وسیله النجاة، احتیاط را در آن دانسته‌اند كه نمازگزار از قرائات سبع تجاوز نكند. گرچه فتوای ایشان جواز قرائت به هر قرائت صحیحی است، چه از سبع باشد چه نباشد. (1)
آیت الله خویی قرائت به قرائات متداول عصر ائمه را جایز دانسته (2) و حدیث «اقرؤا كما یقرأ الناس» را قرائات متداول آن زمان تفسیر نموده‌اند. امام خمینی (قدس سره) احتیاط فرموده كه از قرائات سبع تجاوز نكند. (3)
مشهور میان فقها، تخییر در انتخاب هریك از قرائات سبع است، با آنكه در روایت امام صادق (علیه السلام) آمده است: «القرآن واحد نزل من عندالواحد و إنما الاختلاف من قبل الرواة» گفته‌اند: ولی ائمه‌ی معصومین رخصت داده‌اند كه طبق هریك از قرائات مشهور قرائت كنند و روایت «إقرأو كما یقرأ الناس»‌را دلیل بر این مدعی گرفته‌اند. لازمه‌ی جمع بین دو حدیث، انحصار قرائت اصلی در میان همین قرائات معروف است. بنابراین برای تسهیل، مردم را ملزم به یك قرائت و شناخت آن نكرده‌اند. ولی احتیاط در آن است كه مطابق قرائات سبع قرائت شود و از آن تجاوز نشود.
امام خمینی (قدس سره) نیز همین احتیاط را فرموده‌اند؛ زیرا احتمال می‌رود كه حدیث «إقرأوا كما یقرأ الناس» ناظر به همین قرائات سبع كه در میان مردم شهرت یافته است، باشد.
ولی مرحوم سید محسن حكیم در شرح عروه: (مستمسك العروه) (4) می‌فرماید: «حدیث مزبور نمی‌تواند ناظر به قرائات سبع باشد؛ زیرا پدیده‌ی حصر قرائات در سبع در اوایل سده‌ی چهارم به وقوع پیوست؛ یعنی دو قرن پس از صدور حدیث مذكور.»
بنابراین حدیث را به قرائات معروف در عصر ائمه ناظر می‌داند كه بیش از قرائات سبع است. پس هر قرائتی كه ثابت شود در عصر ائمه شهرت مردمی داشته است، جایز القرائت می‌باشد.
ما بر این باوریم قرآنی كه از جانب خداوند بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است، بیش از یكی نبوده و نیست و آن همین قرآنی است كه مردم از آن پاسداری می‌كنند. قرائت صحیح همان است كه مردم از پیامبر گرفته‌اند و آن قرائت موروثی، هیچ گونه ارتباطی با قرائت قرّاء كه مولود اجتهادات شخصی آنان است، ندارد و نمی‌تواند داشته باشد؛ زیرا قرآن موروثی، جدا از قرآن اجتهادی است.
بزرگان- امثال امام بدرالدین زركشی (5) و استاد خویی (6)- فرموده‌اند: «القرآن و القرائات حقیقتان متغائرتان...؛ قرآن و قرائات دو حقیقتند، آن وحی الهی است كه بر پیامبراكرم فرود آمده و این اختلاف قراء بر سر شناخت آن وحی است كه بیشتر مبنی بر اجتهادات شخصی آنان است.» لذا حدیث «إقرأوا كما یقرأ الناس» ناظر به همان حقیقتی است كه در دست مردم جریان دارد و آن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله)‌به ارث برده‌اند. نه آنچه بر زبان قاریان جاری است و مولود اجتهادات آنان می‌باشد و بر سر آن اختلاف دارند. بنابراین آنچه معتبر است و حجیّت شرعی دارد، ‌قرائتی است كه جنبه‌ی همگانی و مردمی، دارد و آن قرائت همواره ثابت و بدون اختلاف بوده و تمامی مصحف‌های موجود در حوزه های علمی معتبر در دوره‌های تاریخ یكسان بوده، اختلافی در ثبت و ضبط آن وجود ندارد.
لذا همه‌ی قرآن‌های مخطوط در طول تاریخ و مطبوع در چند قرن اخیر یكنواخت بوده (7) و جملگی طبق قرائت حفص است كه همان قرائت مشهور میان مسلمانان بوده و هست، زیرا حفص قرائت را از استاد خویش عاصم و وی از استاد خویش ابوعبدالرحمان سُلَمی و وی از مولا امیرمؤمنان (علیه السلام) گرفته است و طبعاً همان قرائت پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله) است كه تمامی مردم شاهد و ناظر و ناقل آن بوده‌اند.
امام خمینی (قدس سره) فرموده‌اند: «الاحوط عدم التخلّف عمّا فی المصاحف الكریمه الموجوده بین ایدی المسلمین (8)؛ احوط آن است كه از آنچه در ثبت و ضبط قرآن كنونی در دست مسلمانان وجود دارد تخلف نشود.»

پی‌نوشت‌ها:

1. العروه الوثقی؛ آداب القراءة و احكامها، مسأله‌ی 50. وسیلة النجاة، قراءت، مسأله‌ی 14.
2. منهاج الصالحین، ج1، كتاب الصلاه، ص167، مسأله‌ی 119.
3. تحریرالوسیلة، ج1، كتاب الصلاة، ص152، مسأله‌ی 14.
4. مستمسك العروة الوثقی، ج6، ص 245-242.
5. البرهان، ج1، ص 318.
6. البیان، ص173.
7. لازم است یادآوری شود كه قرائت ورش به روایت قالون تنها در كشور عربی لیبی اخیراً چاپ شده و مورد اعتراض مسلمانان و سران برخی از كشورهای اسلامی قرار گرفته است.
8. تحریرالوسیلة، ج1، ص 152، مسأله‌ی 14.

منبع مقاله :
معرفت، محمدهادی؛ (1389)، علوم قرآنی، قم: مؤسسه‌ی فرهنگی تمهید، چاپ پانزدهم.